شکارچیان و طعمه آنها — نیل و خدمه جنایتکار حرفه ای اش برای به دست آوردن اهداف پولی بزرگ (بانک ها، انبارها، ماشین های زرهی) شکار می کنند و به نوبه خود توسط ستوان وینسنت هانا و تیم پلیسش در بخش پلیس سرقت/قتل شکار می شوند. . یک کار ناموفق، هانا را در مسیر آنها قرار می دهد در حالی که آنها دوباره جمع می شوند و سعی می کنند آخرین امتیاز بزرگ “بازنشستگی” را جمع کنند. نیل و وینسنت از بسیاری جهات شبیه هم هستند، از جمله زندگی شخصی پریشانشان. نیل در لحظه‌ای مهم از زندگی‌اش، از دستوری که مدت‌ها پیش توسط مربی جنایتکارش به او یاد داده بود، سرپیچی می‌کند: «هرگز چیزی در زندگی خود نداشته باشید که نتوانید در عرض سی ثانیه از خانه بیرون بروید، اگر متوجه شدید گرمای اطرافتان می‌آید. گوشه – همانطور که او عاشق می شود. بنابراین صحنه برای پایان پر تعلیق آماده می شود