آمریکا

در پایان زمستان وایومینگ، یک شکارچی فصل و زندانی اش در کلبه ای که در حال حاضر در آن مجموعه ای از شخصیت های شرور زندگی می کنند، پناه می گیرند.

یک راننده یدک‌کش صنعتی که از بی‌خوابی رنج می‌برد، پس از مرگ نابهنگام پدرش به خانه دوران کودکی‌اش باز می‌گردد اما متوجه می شود که یک حضور ماوراء الطبیعه در خانه زندگی می‌کند و سرزمین مقدسی را که در آن ساخته شده بود، تسخیر کرده است.

ناتاشا را دنبال می کند که از اینکه نزدیک ترین دوستانش همگی بچه دار می شوند عصبانی است. اما زمانی که او به طور غیرمنتظره ای با یک بچه از خودش ظاهر می شود، زندگی او به طرز چشمگیری منفجر می شود و روند طبیعی زندگی اش به یک نمایش ترسناک سورئال تبدیل می کند.

یک ژنرال دیوانه آمریکایی دستور بمباران اتحاد جماهیر شوروی را می دهد و مسیری را به سوی یک هولوکاست هسته ای آغاز می کند که اتاق جنگی پر از سیاستمداران و ژنرال ها دیوانه وار سعی می کند جلوی آن را بگیرد.

مرد جوانی که به عنوان مجری پارتی بار میتسوا کار می کند با یک مادر و دختر اوتیسم دوستی پیدا می کند.

در آینده ای نزدیک، به محکومین این امکان داده می شود که به عنوان مشمولان پزشکی داوطلب شوند تا دوره محکومیت خود را کوتاه کنند. یکی از این موضوعات برای یک داروی جدید که قادر به ایجاد احساسات عشقی است، شروع به زیر سوال بردن واقعیت احساسات افراد می کند.

در این فیلم که کیلومترها دورتر از تمدن می‌گذرد، یک نوجوان نابینا و شکارچی که با او دوست می‌شود، توسط موجودی مرموز که در جنگل کمین کرده، عذاب می‌کشند.

یک رمان نویس با بلوک نویسنده، نگهبان یک قصر خالی زمستانی می شود تا کتابش را تمام کند. مالک، یک شاهزاده، ناگهان با همراهان سلطنتی خود ظاهر شده و کار او به عنوان سرایدار شامل گرفتن دستورات از گروه سلطنتی آغاز می شود.

یک سرقت اشتباه پیش می رود و دو جوان معتاد به مواد مخدر را مجبور به تصمیم گیری دشوار می کند: تسلیم شدن یا انجام کارهای غیرقابل تصور.

در حین گذراندن تعطیلات در مکزیک، زوجی متوجه می‌شوند که ناپدید شدن پسرشان با یک نفرین فراطبیعی مرتبط است.