2004

تیمون و پومبا سعی دارند داستان زندگی اشان قبل از آنکه وارد امپراطوری شیرشاه شوند را از دیدگاه خودشان بازگو کنند.

پلیس قهرمان چینی که ماموریت های زیادی را با موفقیت انجام داده اتفاقی تیم خود را وارد تله ای مرگبار می کند و او تنها بازمانده از این اتفاق خواهد بود. بعد از گذران دوره ای افسردگی با همکار جدیدش آشنا می شود که ...

رئیس کوسه ای رهبر گانگستر نیز شناخته می شود در یک حادثه کاملا تصادفی می فهمد پسر در حین شکار کشته شده است، در این میان برادر گیاه خوار و طعمه احتمالی او تصمیم میگیرند از این حادثه به نفع خود استفاده کنند......

با اینکه «مگی» 32 ساله است ولی دوست دارد تبدیل به یک بوکسور حرفهای شود. او که از شرایط زندگیاش راضی نیست، با یک مربی سرسخت به نام «فرانکی» آشنا میشود. این مربی حاضر نیست به یک دختر، بوکس آموزش دهد ولی «مگی» برای رسیدن به هدفش، تمام تلاشش را میکند.

«آلیس» در راکون سیتی بیدار می شود و در میابد که زامبی ها همه جا هستند و تمام شهر آلوده شده است. او با کمک «جیل ولنتاین» و «کارلوس اولیورا» باید راهی برای خارج شدن از شهر بیابد، زیرا قرار است تمام شهر با یک موشک هسته ای منهدم شود.

موضوع فیلم درباره اثرات مخرب جنگ و تاثیر ویرانگر آن بر روی عواطف و احساسات مردم است. در داستان جنگ بزرگی اتفاق می افتد، و پادشاه از تمامی جادوگران می خواهد تا در این جنگ او را همراهی کنند. اما جادوگری به نام هاول از این امر امتناع میکند و به مبارزه با بمب افکنهای جنگی بر میآید. در این میان دختری که او را دوست دارد سعی در باطل کردن طلسم هاول دارد که همان قلب هاول است و ...

دو غریبه در اتاقی بیدار می شوند بدون اینکه به یاد بیاورند چگونه به آنجا رسیده اند و به زودی متوجه می شوند که در یک بازی مرگبار که توسط یک قاتل سریالی بدنام انجام می شود، پیاده هستند.

دوازده ساعت پایانی زندگی عیسی ناصری را در روز مصلوب شدن او در اورشلیم به تصویر می کشد.

دیوی فین پس از اخراج از گروه راک خود، معلم جایگزین یک مدرسه خصوصی ابتدایی می شود و سعی می کند کلاس خود را به یک گروه راک تبدیل کند.

یک گردشگر اروپای شرقی به طور غیرمنتظره ای خود را در فرودگاه JFK سرگردان می بیند و باید به طور موقت در آنجا اقامت کند.